فیلم براساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد یک خلافکار مشهور فرانسوی به نام برونو سولاک است که به دلیل دزدی‌های غیرخشونت‌آمیز و جسورانه‌اش در دهه 1980 میلادی، شهرت دارد. سولاک موفق شد چندین بار از زندان فرار کند تا با معشوق و همدست خود دوباره متحد شود و ...

فیلم داستان دو برادر جوان را روایت می‌کند که در تابستان 1948 توسط مادرشان رها می‌شوند و به جنگل پناه می‌برند و هفت سال در آنجا زنده می‌مانند، تا اینکه ...

قیلم داستان به شهرت رسیدن "ماریا اشنایدر" پس از فیلم "آخرین تانگو در پاریس" و تأثیرات جنجالی تولید این فیلم بر زندگی و حرفه‌اش است و ...

ماتیو همه چیز را مدیون دوستش ونسان است: خانه‌اش، شغلش و حتی زندگی‌اش را ده سال پیش. آن‌ها با همسرانشان یک گروه چهار نفره جدایی‌ناپذیر هستند و زندگی آسانی را در ریویرای فرانسه سپری می‌کنند. اما ماتیو متوجه می‌شود که ونسان به همسرش خیانت می‌کند و ...

فیلم داستان واقعی مائورین کی‌نی (ایزابل هوپر) است، نماینده ارشد اتحادیه کارگری یک شرکت هسته‌ای چندملیتی فرانسوی ، که حالا افشاگری معروف است. او در خانه اش به شدت مورد حمله قرار می گیرد. شواهد اولیه نشان می دهد که او قربانی یک حمله تلافی جویانه است، اما تحقیقات به زودی پیچیده می شود و او به یک مظنون تبدیل می شود. آیا او واقعاً کسی است که ادعا می کند است؟ یا چیزی تاریک تر در حال وقوع است؟

زمانی که پاریس در طول پاندمی، قرنطینه می شود، ساکنان یک ساختمان با شخصیت هایی عجیب، باید خود را با سبک زندگی ای جدید تطبیق دهند و تلاش کنند با یکدیگر کنار بیایند.

داستان فیلم درباره هنری یک نویسنده میانسال که سالها پیش ازدواج کرده و پدر چهار فرزند است، اما اکنون درگیر بحران و احساس تنهایی میکند تا اینکه یک سگ بزرگ خاکستری ، بی ادب و بد بو ، به خانه هنری می آید و ....

این فیلم که با الهام از وقایع واقعی ساخته شده است، درباره‌ی ستاره‌ی فرانسوی جین سیبرگ می‌باشد که در اواخر دهه‌ی شصت میلادی طی اتفاقاتی توسط اف‌بی‌ای مورد هدف قرار می‌گیرد و ...

“بازرس لی” محافظت از دیپلماتی چینی را به عهده دارد که اطلاعات زیادی در مورد تشکیلات جنایتکار “تریاد” دارد. اما دیپلمات پیش از این که بتواند به افشاگری بپردازد مورد سوء قصد آدم کشی به نام “کنجی” قرار می گیرد. از قرار “کنجی” دوست دوران کودکی و برادر “بازرس لی” بوده و او نمی تواند دستگیرش کند…

"سایمون" به تازگی از زندان آزاد شده است و در آزادی مشروط به سر می برد. دوست او "آلبرت" از او می خواهد که به کار قدیمی خود یعنی دزددی برگردد و از او می خواهد در سرقت یک الماس گرانبها به او کمک بکند...

ملانی با مادر خود زندگی می کند، او مدرسه را دوست دارد، ویولن می نوازد و می خواهد جهان را تغییر دهد ، اما زمانی که او با یک پسر آشنا می شود همه چیز تغییر می کند ...

یک زن بازیگر، یک نویسنده، یک دانشجو و یک کارمند دولتی تلاش می کنند پس از ورود نازیها به پاریس از شهر فرار کنند...